یک سوپر دو قطبی؛ مصاف اکبر و اسفندیار!


عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



تاریخ : شنبه 24 / 2 / 1392
بازدید : 614
نویسنده : sdn ............................................................................لطفا از صفحه خبر دیدن فرمایید!!!
یک سوپر دو قطبی؛ مصاف اکبر و اسفندیار!یک سوپر دو قطبی؛ مصاف اکبر و اسفندیار؛ این یک تیتر معمولی برای یک رسانه دولتی نیست، بلکه سناریویی است که ماه‌هاست طرفداران دولت برای آن برنامه‌ریزی کرده‌اند. برای دو قطبی‌سازی انتخابات یک طیف افراطی لازم است که دو سر این طیف، در رقابت با همدیگر سرنوشت کشور را مشخص ‌کنند.

به گزارش «تابناک»، مدت‌هاست رسانه‌های دولتی ‌این گونه می‌نویسند که یک سیاستمدار بزرگ، سیاستمداری است که بتواند در گاه انتخابات، آن هم در انتخابات ریاست جمهوری، فضای کشور را دو قطبی کند. آنان شاهد این راهبرد موفقیت آمیز خود را دو قطبی کردن انتخابات در سال 84 و سال 88 توسط محمود احمدی‌نژاد در رقابت با اکبر‌ هاشمی رفسجانی و میرحسین موسوی می‌دانند.

در دو قطبی کردن انتخابات حتما دو قطب، آن هم افراطی لازم است تا دو سر افراط در رویارویی با دیگری هویت پیدا کند. به همین دلیل است که طیف افراطی دولت، به دنبال حضور طیفی در مقابل خود در انتخابات است که او هم بتواند شعارهای افراطی سر دهد یا حداقل، دولت بتواند آنان را به سمت افراط ببرد؛ کاری که در سال 88 موفق به انجام آن شد.

در سناریوی انتخابات دو قطبی، هیجان و احساسات بر انتخابات حاکم شده و جای عقل و تدبیر و منطق را می‌گیرد. به همین خاطر است که پس از از میان رفتن هیجانات و احساسات، افرادی که بر اساس هیجانات و احساسات، به سرهای افراطی طیف متمایل می‌شوند، به تدریج و با از میان رفتن احساسات و هیجانات، از انتخاب خود پشیمان می‌شوند. طیف شکست خورده، از هزینه‌ای که به خاطر هیجان و احساسات پرداخت کرده، پشیمان می‌شود و طیف افراطی پیروز هم از بلایی که انتخاب آنان بر سر کشور آورده است، پشیمان می‌شود.

در راهبرد ایجاد انتخابات دو قطبی، هدف اولیه و غایی، پیروزی در انتخابات و شکست رقیب به هر قیمتی است. افرادی که این سناریو را دنبال می‌کنند، اداره کشور اولویت آنان نیست؛ بلکه این پیروزی است که هدف اولیه و نهایی است.

هدف دوم از دو قطبی کردن انتخابات، پس از پیروزی در انتخابات، حذف رقیب به هر طریقی است. بدین گونه که قطب پیروز در انتخابات، چون هدفی برای اداره یا توسعه کشور ندارد، به تدریج می‌کوشد طیف مقابل خود را که ممکن است از سرمایه‌های انقلاب و کشور هم باشند، اما در دام هیجانات و افراطی گری، گیر افتاده باشد، حذف کند و خود به جای آنان بنشیند و نقش آنان را برای مدت محدودی بازی کند.

نتیجه قطعی دوقطبی کردن فضای سیاسی کشور، حرکت الاکلنگی بین دو طیف افراطی است که ‌‌کامل یکدیگر را نفی ‌می‌کنند. در این شرایط، یکی از قطب‌ها با کمک میزان زیادی از احساسات که به نفع خود و ضرر قطب دیگر تولید می‌کند، بالا رفته و طرف دیگر را به پایین می‌کشد و پس از مدتی خود به سرنوشت مشابهی دچار خواهد شد. سپس طرف سرکوب شده با روشی مشابه خود را بالا می‌کشد و ‌خود همراه با چنان حجمی از احساسات وارد میدان می‌شود که مردم فراموش کنند، ‌با چه میزانی از احساسات منفی آنها را کنار گذاشته‌اند.

الاکلنگ پر سر و صدای احساسات این قدر بالا و پایین خواهد شد تا این که روزی برسد که جامعه‌ای که قصد حرکت رو به جلو را دارد و به آینده ‌می‌‌اندیشد، خود را از این احساسات دور کرده و فارغ از دیو و دلبر ساختن و تنها بر مبنای عقل و برنامه تصمیم بگیرد تا فردا کمتر احساس پشیمانی کند.



:: موضوعات مرتبط: , , ,
:: برچسب‌ها: یک سوپر دو قطبی؛ مصاف اکبر و اسفندیار! ,

مطالب مرتبط با این پست :

به kimilove خوش آمدید

میزان رضایت از سایت؟

RSS

Powered By
loxblog.Com